حادثه ای که در ساعت 19:11 رخ می دهد، سرنوشت شهری به نام همسالا دیوی و سیاره ای به نام پروکسیما را تغییر می دهد. راوی فراتر از تصور در زمان سفر می کند تا یک مغز متفکر جنایتکار را متوقف و عزیزان و شهر محبوبش را نجات دهد.

داستان فیلم درباره مردی جوان به نام "ابی" که از مشکلی به نام مونوفوبیا (ترس از تنهایی) رنج می‌برد. به همین دلیل او نمی‌تواند به تنهایی زندگی کند و همیشه انتظار دارد کسی در کنارش باشد. در این میان او عاشق دختری به نام "وایشنوی" می‌شود. اما هنگامی که به نظر می‌رسد همه چیز خوب پیش می‌رود، فوبیای "ابی" مشکلات و سوء تفاهم‌های جدیدی برای آن‌ها ایجاد کرده و ...

بعد از فوت والدین کارتیک ، دایی وی تصمیم می گیرد بدون توجه به پدر خرافاتی اش ، خواهرزاده اش را شخصا بزرگ کند ولی پدربزرگ کارتیک بسیار نگران است . زیرا وی با مطالعه حرکت سیاره ها به این نتیجه رسیده که کارتیک سرانجام باعث مرگ دایی اش خواهد شد...

ونکی به دوستش کمک می کند تا با خواهر بابجی ، بزرگترین گانگستر شهر فرار کنند ولی بابجی تلاش می کند تا تیمی را برای شکار ونکی تشکیل دهد و ...

یک زن تاجر مردی غریبه را در یک تصادف نجات می دهد و او را به عنوان پسرش قبول میکند و به او در شرکت بزرگ تجاری اش مسئولیت بزرگی میدهد تا با زندگی جدیدش سرگرم شود چرا که این زن از گذشته ی تاریک ان مرد باخبر است و هر کاری میکند تا آن گذشته به سراغش نیاید ولی اتفاقاتی دست به دست هم میدهند که ماجرا به کل تغییر خواهد کرد و ...

یک مجرم که قصد از فرار از کشور دارد در حین راه به صورت اتفاقی با یک کشاورز درست کار آشنا می شود و …

یک زن آرمانگرا یک مرد بدلکار را به جای پلیس اشتباه میگیرد و با کمک او سعی میکنند از طرف پلیس با جرم و جنایت مبارزه کنند و ...

"رادها" که میخواهد یک مقام سیاسی بلند مرتبه در دولت کشورش داشته باشد برای رسیدن به هدف خود شروع به تلاش میکند و...

داستان فیلم درباره برادران دوقلوای که از بدو تولد از هم جدا می شوند، یکی از اونها توسط مادرش بزرگ میشه و دیگری به یک مرد زاهد تبدیل می شود، این جدایی ادامه پیدا میکند تا روزی که برای نجات پدرشون از چنگال مرگ با هم ملاقات میکند و ....

فیلمی درام و اکشن از سینمای تلگو جنوب هند با بازی راکول پریت سینگ و سای درم تج ، مردی که از بچگی بدور از خانواده بزرگ شده و زندگی تنهایی را داشته با دختری اشنا میشود و در شرایطی قرار میگیرد که خودش نمیخواهد ...